مـتــن تـرانـه:
تا حرف عشق میشه من میــــرم
من سخت از این حرفا دورم
منم یه روز عاشقی کردم ، از وقتی عاشق شدم اینجورم
دارو ندارم پای عشقم رفت
چیزی نموند جز ، درد نامحدود
این جای خالی که تو سینم هست
قبلاً یه روزی جای قلبـــــــــــم بود
این روزگار بد کرده با قلبم، کم بوده از این زندگی سهمم
دلیل می بافم برای عــــشق، برای چیزی که نمی فهمم
از آدمای شهر بیزارم ، چون با یکی شون خاطره دارم
به من نگو با عشق بی رحمی
من زخم دارم ، تو نمی فهمی
♫♫♫
غریبه ام با این خیابونا
من از تمام شهر بیزارم
از هرچی رابطست می ترسم
از هرچی عشقه من طلب کارم
همین که قلب تو مردد شد، در دل من خاطره ای رد شد
از وقتی عاشقش شدم ترسیدم،از وقتی عاشقش شدم بد شد